از همون بچگی نگران از دست دادنت بودم
خیلی شبا، قبل اینکه ازدواج کنیم میومدم بالا سرت و خوابیدنت رو تماشا میکردم تو دلم میگفتم خوش به حال شوهرش که تو هرشب کنارش اینقدر قشنگ میخوابی
طاقت حتی یه لحظه ناراحتیت رو هم ندارم. نه من نه فائزهیه قطره اشکت رو که میبینم دلم میخواد عالم و آدم رو قتل آدم کنم ولی با این حال هیچکسی هم نمیتونه تو این دنیا مثل تو منو عصبانی کنه که دیگه کنترل عقلی خودمو از دست بدم
همیشه نگرانت بودم و هستم آخه مهربونی زیاد از حدت میترسم کار دستت بده یه روز 
هرجای دنیا باشی همیشه و همیشه هر قدمی برداری تا آخرین نفسم پشتتم حتی اگه عالم و آدم پشتت رو خالی کنن
خیلی بچه بودم یادم نمیاد چند سالم بود ولی از همون کوچیکی به جای خودم واسه تو و فائزه دعا میکردم که خوشبخت و خوشحال باشین تو زندگیتون
تولدت مبارک خواهر عزیزم من خیلی دوست دارم حتی اگه به زبون نیارم یا دعوات کنم اگه یه روزایی دعوات میکنم به خاطر خودته چون راه جلوی پات رو دارم میبینم که منتهی به کجا میشه. ایشالا همیشه لبت خندون باشه و دلت شاد باشه❤❤❤

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

گروه تربیت بدنی و علوم ورزشی دانشگاه آزاد اسلامی واحد پرند لطفا با لبخند وارد شوید :) "باز نشر" رادیو جوان شرکت تبلیغاتی ماکان معرفي برترين برندهاي محصولات زناشويي اثاثکشی زندگی مجازی شده! خرید طرح لایه باز